يادگيري با مريم

آموزش هاي مفيد انگليسي

کاربرد Yet در زبان انگلیسی

۱۸ بازديد

فرق already و yet

  • already برای اشاره به کارهایی استفاده می‌شود که قبل از زمان حال انجام شده‌اند.
  • yet برای اشاره به کارهایی استفاده می‌شود که تا زمان حال انجام نشده‌اند، اما انتظار داریم در آینده انجام شوند.

مثال‌ها:

  • already

    • I have already eaten breakfast.
    • The movie has already started.
    • She has already finished her homework.
  • yet

    • I haven't finished my homework yet.
    • The movie hasn't started yet.
    • She hasn't eaten breakfast yet.

استفاده‌های دیگر از yet

  • yet می‌تواند به همراه صفات عالی (superlative adjectives) استفاده شود. در این حالت معنای "تا الان" را می‌دهد.

    • This is the best movie I've seen yet.
    • She is the most beautiful woman I've seen yet.
  • yet می‌تواند به عنوان حرف اضافه استفاده شود. در این حالت معنای "با این وجود" یا "اما" را می‌دهد.

    • I am tired yet I still have to work.
    • I want to go to the party yet I don't have any money.
  • yet می‌تواند برای تاکید استفاده شود. در این حالت معنای "حتی" را می‌دهد.

    • I asked for another cup of coffee yet she didn't bring it.
    • The car needs to be fixed yet again.
  • yet می‌تواند برای تاکید روی نظر یا دیدگاهی که بیان می‌کنیم، استفاده شود. در این حالت قبل از determiner ها (کلماتی که یک اسم را توصیف یا معرفی می‌کنند) قرار می‌گیرد.

    • Yet another example of his nasty behaviors is staring at others.
    • She treated me like that yet again.
    • Here's yet another reason to reject him.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با کلمه yet در زبان انگلیسی و کاربردها و گرامر مربوط به آن می توانید به مقاله گرامر Yet در زبان انگلیسی که توسط آکادمی زبان تات منتشر شده است سر بزنید.

کاربرد or در انگلیسی

۲۲ بازديد

در زبان انگلیسی، از حرف اضافه "or" برای نشان دادن دو گزینه یا نتیجه استفاده می‌شود. در این متن، چهار نکته گرامری مهم در مورد استفاده از "or" در انگلیسی ارائه شده است:

نکته 1: "or" و "otherwise" می‌توانند به جای هم استفاده شوند. هر دو این اصطلاحات معنای "در غیر این صورت" را می‌رسانند.

نکته 2: بعد از یک فعل منفی، می‌توانیم از "or" به جای "and" استفاده کنیم. این کار برای تاکید بر یکی از دو گزینه استفاده می‌شود.

نکته 3: در گفت‌وگوهای رسمی، گاهی "nor" به جای "or" استفاده می‌شود. این کار معمولاً برای اضافه کردن یک گزینه دیگر به صحبت پیشین انجام می‌شود.

نکته 4: بعد از یک فعل منفی، باید از "or" استفاده کنیم نه "and". این کار برای نشان دادن اینکه یکی از دو گزینه غیرممکن است انجام می‌شود.

در اینجا چند مثال دیگر برای توضیح این نکات آورده شده است:

  • نکته 1:
    • You must be on time or you’ll be fired. (تو باید به موقع بیایی در غیر این صورت اخراج خواهی شد.)
    • You must be on time otherwise you’ll be fired. (تو باید به موقع بیایی در غیر این صورت اخراج خواهی شد.)
  • نکته 2:
    • I like reading books and watching TV. (من خواندن کتاب و تماشای تلویزیون را دوست دارم.)
    • I hate reading books and watching TV. (من از خواندن کتاب و تماشای تلویزیون متنفرم.)
    • I hate reading books or watching TV. (من از خواندن کتاب یا تماشای تلویزیون متنفرم.)
  • نکته 3:
    • He told me that he didn’t know the man, nor even heard his name before. (او به من گفت که آن مرد را نمی‌شناسد، یا حتی اسم او را قبلاً نشنیده است.)
  • نکته 4:
    • We couldn’t celebrate his birthday. No party, cake or even a gift! (نتوانستیم تولدش را جشن بگیریم. نه مهمانی، نه کیک و یا حتی هدیه‌ای!)
    • We couldn’t celebrate his birthday. No party, cake and even a gift! (نتوانستیم تولدش را جشن بگیریم. نه مهمانی، نه کیک و حتی هدیه‌ای!)

با یادگیری این نکات، می‌توانید از "or" به درستی در انگلیسی استفاده کنید و منظور خود را به طور واضح و دقیق بیان کنید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با حرف or در زبان انگلیسی و کاربردها و گرامر مربوط به آن می توانید به مقاله گرامر و کاربرد or در زبان انگلیسی سربزنید.

ترکیبات و کالوکیشن های فعل take در انگلیسی

۲۲ بازديد

Take a while

مدتی طول کشیدن

 

Exp: It’s going to take a while to finish this project, so let’s get started.

اتمام این پروژه مدتی طول می کشد، پس بیایید شروع کنیم

 

Take forever

زمان بسیار زیادی نیاز داشتن

 

Exp: The project took us forever.

پروژه زمان بسیار طولانی از ما گرفت

 

Take back

پس گرفتن

Exp: He took back his book from me.

از من کتابش را پس گرفت

 

Take care of

مراقب …بودن

Exp: I can take care of myself.

 می توانم از خودم مراقبت کنم

 

Take your time

عجله نکن

 

Exp: Take your time in the museum. We have the whole day to look around.

در موزه با خیال راحت بازدید کن. ما تمام روز برای نگاه کردن وقت داریم

 

Take a bite

یه لقمه غذا خوردن

 

Exp: Sofia watched her take a bite of a muffin, at once longing and agitated.

سوفیا او را تماشا کرد که یک مافین می خورد، در حالی که در حسرت و آشفتگی بود

 

Take a chance

امتحان کردن / ریسک کردن

 

Exp: Take a chance at it, you might win.

امتحان کن شاید برنده شوی

Take a break

استراحت کردن

 

Exp: I’m tired. I’m going to take a break for a while

من خسته هستم. میخوام یه مدت استراحت کنم

 

Take a class

در کلاس زبان شرکت کردن

 

Exp: I have to take a class on Saturday this semester.

شنبه این ترم باید کلاس برم

 

Take someone’s place

جای کسی را گرفتن

 

Exp: When I was sick, Carlos took my place at the conference.

وقتی بیمار بودم، کارلوس جای من را در کنفرانس گرفت

 

Take up space

فضا را اشغال کردن

 

Exp: This furniture doesn’t seem to take up space

به نظر نمی رسد این مبلمان فضا را اشغال کند

 

Take literally

به معنای واقعی کلمه معنی کردن

 

Exp: He took her comments literally.

او نظرات او را به معنای واقعی کلمه دریافت کرد

 

Take a nap

چرت زدن

 

Exp: The baby takes a nap every day at 2pm.

کودک هر روز ساعت 2 بعد از ظهر چرت می زند

 

Take responsibility

مسئولیت بر عهده گرفتن

 

Exp: Riley is a bully. He needs to take responsibility for his actions.

رایلی یک قلدر است. او باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد

 

Take part

شرکت داشتن

 

Exp: We have come here to take part in a major game

ما به اینجا آمده ایم تا در یک بازی بزرگ شرکت کنیم

 

Take notes

یادداشت برداشتن

 

Exp: Ali takes a lot of notes when the economics professor is talking

علی وقتی استاد اقتصاد صحبت می کند، یادداشت های زیادی می نویسد

 

 یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی فعل take می باشد. برای مشاهده کالوکیشن های ساخته شده با این فعل می توانید به مقاله کالوکیشن های فعل take به زبان انگلیسی مراجعه کنید.

کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی

۱۷ بازديد

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که get یکی از آنهاست. در این درس به کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی می پردازیم.


Get a degree/ a diploma

مدرک/دیپلم گرفتن

 

Exp: She earned/got  a bachelor ’s degree in history from Yale.

او مدرک لیسانس تاریخ را از دانشگاه ییل گرفت.

 

Get a job

کار پیدا کردن

 

Exp: He was really happy to get a new job.

او واقعاً خوشحال بود که شغل جدیدی پیدا کرد.

 

Exp: There’s so much unemployment it’s hard to get a job  these days.

آنقدر بیکاری وجود دارد که این روزها به سختی می توان کار کرد.

 

Get a joke

فهمیدن معنی جوک و شوخی

 

Exp: Not everyone got the joke, but those who did laughed.

همه این شوخی را متوجه نشدند، اما آنهایی که فهمیدند می خندیدند.

 

Get a letter

نامه ای دریافت کردن

 

Exp: I got a letter from my friend in Japan.

نامه ای از دوستم در ژاپن گرفتم.

 

Get a shock

شوکه شدن

 

Exp: I got a shock when I saw my phone bill.

با دیدن قبض تلفنم شوکه شدم .

 

Get a splitting headache

سردرد شدید داشتن

 

Exp: His lack of knowledge of health always makes him get a splitting headache.

عدم آگاهی او از سلامتی همیشه باعث می‌شود که دچار سردرد شود.

 

Get a tan

برنزه شوید

 

Exp: I used to be much amused by sitting on the beach, getting a tan and hearing the waves crash against the rocks.

من با نشستن در ساحل، برنزه شدن و شنیدن برخورد امواج با صخره ها بسیار سرگرم می شدم.

 

Get a ticket

جریمه شدن

 

Exp: I got a ticket for speeding this morning

امروز صبح برای سرعت غیرمجاز جریمه شدم

 

Get angry

عصبانی شدن

 

Exp: His father become angry when Justin damaged his car.

وقتی جاستین به ماشینش آسیب زد پدرش عصبانی شد

 

Get changed

عوض کردن لباس

 

Exp: My mum told me to get changed because my clothes were wet.

مامانم بهم گفت لباسهایم را عوض کنم چون لباسام خیس بود.

 

Get cool

خنک شدن

 

Exp: He ducked his head in the stream to get cool.

سرش را در نهر فرو برد تا خنک شود.

 

Get dark

تاریک شدن

 

Exp: What time does it get dark in the summer?

در تابستان چه ساعتی تاریک می شود؟

 

Get married

با کسی ازدواج کردن

 

Exp: Alex and Lea have decided to get married.

الکس و لیا تصمیم گرفته اند ازدواج کنند.

 

Get dressed/undressed

 لباسها را پوشیدن / درآوردن.

 

Exp: He got undressed in the bathroom.

در حمام لباسش را درآورد.

 

Get drunk

مست شدن

 

Exp: You can go to the party but don’t get drunk!

می توانید به مهمانی بروی اما نباید مست کنی!

 

Get fired

اخراج شدن

 

Exp: Not many people seem to get fired anymore.

به نظر می رسد افراد زیادی دیگر اخراج نمی شوند.

 

Get frightened

ترسیدن

 

Exp: I got frightened by the snake.

از مار ترسیدم

 

 

فعل get از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است. برای دریافت کالوکیشن های بیشتر از فعل get در زبان انگلیسی می توانید به مقاله کالوکیشن های Get در زبان انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، سر بزنید.

آموزش گرامر ضمایر اشاره انگلیسی به همراه مثال کاربردی

۴۰ بازديد

ضمایر اشاره در زبان انگلیسی، برای اشاره به اشخاص یا اشیا در جمله استفاده می‌شوند. آنها بر اساس تعداد (مفرد یا جمع) و فاصله (نزدیک یا دور) تقسیم‌بندی می‌شوند.

ضمایر اشاره مفرد

  • this برای اشاره به یک شخص یا شیء نزدیک به گوینده یا نویسنده استفاده می‌شود.
  • that برای اشاره به یک شخص یا شیء دور از گوینده یا نویسنده استفاده می‌شود.

ضمایر اشاره جمع

  • these برای اشاره به چند شخص یا شیء نزدیک به گوینده یا نویسنده استفاده می‌شود.
  • those برای اشاره به چند شخص یا شیء دور از گوینده یا نویسنده استفاده می‌شود.

مثال

  • This is my book. (این کتاب من است.)
  • That is your book. (آن کتاب تو است.)
  • These are my friends. (اینها دوستان من هستند.)
  • Those are your friends. (آنها دوستان تو هستند.)

تفاوت ضمایر اشاره و صفات اشاره

ضمایر اشاره و صفات اشاره شباهت‌هایی به یکدیگر دارند، اما تفاوت‌های مهمی نیز بین آنها وجود دارد.

  • ضمایر اشاره می‌توانند به تنهایی در جمله استفاده شوند، اما صفات اشاره باید قبل از اسم قرار گیرند.
  • ضمایر اشاره جایگزین اسم می‌شوند، اما صفات اشاره اسم را توصیف می‌کنند.

مثال

  • This is my book. (این کتاب من است.)
    • ضمایر اشاره
  • The book that I bought is red. (کتاب که من خریدم قرمز است.)
    • صفات اشاره

ضمایر اشاره و صفات اشاره می‌توانند هم به فاصله فیزیکی و هم به فاصله زمانی اشاره کنند.

مثال

  • I saw that movie last night. (دیشب آن فیلم را دیدم.) (فاصله زمانی)
  • I see that girl over there. (آن دختر را آن‌جا می‌بینم.) (فاصله فیزیکی)

نکات و توضیحات بیشتر در رابطه با ضمایر اشاره و همچنین تفاوت آن‌ها با صفات اشاره را می‌توانید با مطالعه مقاله آموزش گرامر ضمایر اشاره انگلیسی به همراه مثال کاربردی مشاهده کنید.

امیدوارم برای شما مفید واقع شود

آشنایی با اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش در انگلیسی

۴۷ بازديد

در زبان انگلیسی، اسامی به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

اسامی قابل شمارش و اسامی غیرقابل شمارش.

اسامی قابل شمارش نیز به دو دسته اسامی مفرد و جمع تقسیم می‌گردند.

در دسته اول، اسامی مفرد مانند "one group" یا "one table" ظاهر می‌شوند، در حالی که اسامی جمع مانند "two groups" یا "five tables" نمایان می‌شوند.

در دسته دوم، اسامی غیرقابل شمارش به دو گروه اسامی انتزاعی و اسامی ملموس تقسیم می‌گردند.

اسامی انتزاعی مانند "studying" یا "languages" نمی‌توانند شمرده شوند، در حالی که اسامی غیرقابل شمارش ملموس مانند "football" یا "mathematics" نیز این خاصیت را دارند.

در اسامی غیرقابل شمارش انتزاعی، مثال‌هایی از اسامی مصدرها یا gerunds، زبان‌ها، ورزش‌ها، و موضوعات و رشته‌ها ذکر گردید.

به عنوان مثال:
"Studying is my favorite habit" یا
"French is very similar to English".



همانطور که گفته شد در زبان انگلیسی، اسامی به دو دسته قابل شمارش و غیرقابل شمارش تقسیم بندی می شوند. انواع مختلفی برای اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش وجود دارد. برای مطالعه نکات مرتبط با این مبحث می توانید به مقاله آشنایی با اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش در انگلیسی سر بزنید.

ضمایر ملکی (possessive pronouns) در انگلیسی

۱۹ بازديد

کاربرد ضمایر ملکی 

ضمایر ملکی دو وظیفه اصلی بر عهده دارند:

 

 

1) برای بیان مالکیت در انگلیسی 

 

 مثال‌های زیر نشان‌دهنده مالکیت هستند: 

This bag is mine.

                                                                                                                                                                                                                            

این کیف مال من است.

                                                                                                                                                                                                                      .Those jeans are his

آن جین مال اوست.

 

 

2) جلوگیری ار تکرار اسم در جمله

 

کاربرد دیگر ضمایر ملکی جلوگیری ار تکرار اسم در جمله است، زیرا از آن برای اشاره کردن به شخص یا چیزی که قبلاً در مورد آن توضیح داده‌ایم، استفاده می‌کنیم. 

 

به این مثال‌ها توجه کنید:

.Those are my shoes. They are not hers 

 

آن‌ کفش‌ها مال من است، مال او نیست.

 

.I didn’t have my sneakers, so Jack lent me his

 

من کفش ورزشی نداشتم، به همین دلیل «جک» مال خودش را به من قرض داد.

 

جایگاه ضمایر ملکی در انگلیسی

ضمایر ملکی در انگلیسی می‌توانند در سه نقش فاعل، مفعول و مرجع ضمیر ظاهر شوند. در ادامه برای درک بهتر جایگاه ضمایر ملکی، تعدادی مثال برای possessive pronouns در

جایگاه‌های مختلف آورده شده است:

 

 

ضمایر ملکی در جایگاه مرجع ضمیر

مرجع ضمیر چیست؟ مرجع ضمیر به اسمی گفته می‌شود که برای جلوگیری از تکرار آن، از ضمیر به جای آن استفاده می‌شود.

                                                                                                                                                                               

My mother likes cookie. All of cookies are hers.

مرجع ضمیر (مادرم)= hers  

                                                                                                        

ضمایر ملکی در جایگاه فاعل و مفعول

I wrote your homework. Do you write mine?

مفعول =mine

                                                                                                                                                                                 

                                                                                                                   

Your flowers are lovely. Mine are dying.

  فاعل = mine                                                                                                                                                                                          


برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با ضمایر ملکی و گرامر مربوط به آن ها می توانید به مقاله ضمایر ملکی (possessive  pronouns) در انگلیسی مراجعه فرمایید.

کاربرد DO در انگلیسی

۸۰ بازديد

کالوکیشن های رایج انگلیسی با DO

 

مطالعه و کار:

 

do homework: I’ll do my homework after dinner.

انجام تکالیف: من تکالیفم را بعد از شام انجام خواهم داد.

 

do work: Joe does a lot of work in the evenings.

انجام کار: جو شب ها کارهای زیادی انجام می دهد.

 

do business: They are doing business in Japan.

انجام تجارت: آنها در ژاپن تجارت می کنند.

اعمال خوب یا بد:

 

do well: He did well in his exams.

خوب عمل کردن: در امتحاناتش خوب عمل کرد.

 

do badly: I did badly in the race.

بد عمل کردن: در مسابقه بد عمل کردم.

 

do something, nothing, etc.: They did something exciting last weekend.

انجام کاری، هیچ کاری، و غیره: آنها آخر هفته گذشته کار هیجان انگیزی انجام دادند.

 

do your best: He did his best to pass the exam.

تمام تلاش خود را کردن: او تمام تلاش خود را برای قبولی در امتحان انجام داد.

 

*** کارهای خانه:

   do the housework (کارهای خانه را انجام دادن)

After I got home from the office, I was too tired to do the housework.

بعد از اینکه از اداره به خانه رسیدم، آنقدر خسته بودم که نمی توانستم کارهای خانه را انجام دهم.

 

do the laundry (لباس شستن)

I really need to do the laundry – I don’t have any clean clothes left!

من واقعاً به شستن لباس نیاز دارم – لباس تمیزی برایم باقی نمانده است!

 

do the dishes (ظرف شستن)

I’ll make dinner if you do/wash the dishes afterwards.

اگر بعد از شام ظرف ها را بشویید من شام درست می کنم.

 

do the shopping (خرید کردن)

I went to the bank, did some shopping, and mailed a package at the post office.

به بانک رفتم، خرید کردم و بسته ای را به اداره پست پست کردم.

 

برای آشنایی بیشتر با DO و کابردهای این کلمه و همچنین دریافت مثال های بیشتر در حوزه کابردهای مختلف DO و کالوکیشن های مهم و پرکابرد ساخته شده با این کلمه می توانید به مقاله کاربرد DO در انگلیسی مراجعه کنید.

کاربرد make در انگلیسی

۳۰ بازديد

کالوکیشن های رایج انگلیسی با Make

 

*** تهیه غذا و نوشیدنی:

 

  • make lunch, dinner, etc.: I’ll make lunch soon.

ناهار، شام و غیره درست کردن: به زودی ناهار درست می کنم.

 

  • make a cake: He made a cake to take to the party.

کیک درست کردن: کیکی درست کرد تا به مهمانی ببرد.

 

  • make coffee: Tim makes coffee for his wife every morning.

قهوه درست کردن: تیم هر روز صبح برای همسرش قهوه درست می کند.

 

*** هماهنگی ها و تصمیمات:

 

  • make an appointment: I made an appointment to see the doctor.

وقت ملاقات گرفتن: برای دیدن دکتر وقت گذاشتم.

 

  • make plans: We are making plans for the weekend.

برنامه ریزی کردن: ما برای آخر هفته برنامه ریزی می کنیم.

 

  • make a list: I made a list of the things I needed to buy.

لیست تهیه کردن: فهرستی از چیزهایی که باید بخرم تهیه کردم.

 

*** غذا:

 

make breakfast / lunch /dinner

شام / ناهار / صبحانه درست کردن

I’m making dinner – it’ll be ready in about ten minutes.

در حال درست کردن شام هستم – حدود ده دقیقه دیگر آماده می شود.

 

make a sandwich (ساندویچ درست کردن)

Could you make me a turkey sandwich?

میشه برام ساندویچ بوقلمون درست کنی؟

 

make a salad (سالاد درست کردن)

I made a salad for the family picnic.

برای پیک نیک خانوادگی سالاد درست کردم.

 

make a cup of tea (یک فنجان چای درست کردن)

Would you like me to make you a cup of tea?

میخوای برات یه فنجان چای درست کنم؟

 

 (رزرو کردن) make a reservation

I’ve made a reservation for 7:30 at our favorite restaurant.

من برای ساعت 7:30 در رستوران مورد علاقه مان رزرو کرده ام.

*** پول:

 

make money (کسب درآمد)

I enjoy my job, but I don’t make very much money.

من از کارم لذت می برم، اما پول زیادی به دست نمی آورم.

 

make a profit (کسب سود)

The new company made a profit within its first year.

شرکت جدید در سال اول خود به سود رسید.

 

make a fortune (ثروت به دست آوردن)

He made a fortune after his book hit #1 on the bestseller list.

پس از اینکه کتابش در فهرست پرفروش ترین ها قرار گرفت، ثروت زیادی به دست آورد.

برای آشنایی بیشتر با make و کابردهای این کلمه و همچنین دریافت مثال های بیشتر در حوزه کابردهای مختلف make  و کالوکیشن های مهم و پرکابرد ساخته شده با این کلمه می توانید به مقاله کاربرد make در انگلیسی مراجعه کنید.

صفر تا صد آموزش زمان حال کامل استمراری در انگلیسی

۱۰۰ بازديد
گرامر زمان حال کامل استمراری در انگلیسی
حال کامل استمراری یا «present perfect continuous» (همچنین به عنوان present perfect progressive شناخته می‌شوند)، یک زمان فعل است که برای صحبت درباره چیزی که در گذشته شروع شده و در زمان حال ادامه دارد استفاده می‌شود.

حال کامل استمراری از سه بخش تشکیل شده است:



حال ساده فعل کمکی have/ has
وجه وصفی ماضی فعل be (been)
وجه وصفی مضارع (شکل پایه‌ای فعل + ing)


فاعل + فعل کمکی have/ has + been + وجه وصفی مضارع (شکل پایه‌ای فعل + -ing)



نکته: عموما برای همه اشخاص از شکل «have» فعل کمکی استفاده می‌کنیم به جز برای سوم شخص مفرد. برای سوم شخص مفرد از شکل «has» فعل کمکی استفاده می‌کنیم.

نکته: ما می توانیم ساختار «فاعل + فعل have/ has» به صورت اختصار بنویسیم:



I + have = I’ve

You + have = you’ve

He + has = he’s

She + has = she’s

It + has = it’s

We + have = we’ve

They + have = they’ve



نکته: دقت داشته باشید که «he’s, she’s, it’s» را به ترتیب با «he is, she is, it is» اشتباه نگیرید.

چه زمانی از حال کامل استمراری استفاده کنیم؟


1. زمانی که کارهای گذشته اخیرا به پایان رسیده است:

ما از «زمان حال کامل استمراری» برای صحبت در مورد کارهایی استفاده می‌کنیم که اخیرا متوقف شده‌اند؛ اما به کار در حال انجام و تأثیر آن بر زمان حال علاقه‌مندیم. این بدان معنی است که نتیجه هنوز واضح است؛ اما به یاد داشته باشید که در این مورد، تمرکز بر روی عمل است، نه فقط نتیجه.

مثال:

I need to rest; because I have been working.

من به استراحت نیاز دارم؛ چون داشتم کار می‌کردم.



Why are you angry? Has your day been exhausting?

چرا عصبانی هستید؟ آیا روز شما خسته کننده بوده است؟



2. زمانی که کاری که در گذشته آغاز شده است هنوز درحال انجام است:

ما از «زمان حال کامل استمراری» برای صحبت در مورد عملی استفاده می کنیم که در گذشته شروع شده است و اکنون نیز ادامه دارد. در این موضوع اغلب از «for» به معنای «برای ….» و یا «since» به معنای «از ….» استفاده می شود. در این مورد، مهم است که بدانید این اقدام هنوز ادامه دارد. به یاد داشته باشید، ما به «مدت» عمل اشاره می کنیم، بنابراین از عبارات زمانی برای نشان دادن تعداد دفعات تکرار عمل استفاده نمی‌کنیم.



I’ve been waiting for his call for a half of a day.

به مدت نصف روز منتظر تماسش بوده‌ام.



It’s been raining since last night.

از دیشب دارد باران می‌بارد.


برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با گرامر حال کامل استمراری در انگلیسی و همچنین آشنایی با مثال هایی در این حوزه می­توانید به مقاله صفر تا صد آموزش زمان حال کامل استمراری در انگلیسی مراجعه فرمایید.