کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی

۱۸ بازديد

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که get یکی از آنهاست. در این درس به کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی می پردازیم.


Get a degree/ a diploma

مدرک/دیپلم گرفتن

 

Exp: She earned/got  a bachelor ’s degree in history from Yale.

او مدرک لیسانس تاریخ را از دانشگاه ییل گرفت.

 

Get a job

کار پیدا کردن

 

Exp: He was really happy to get a new job.

او واقعاً خوشحال بود که شغل جدیدی پیدا کرد.

 

Exp: There’s so much unemployment it’s hard to get a job  these days.

آنقدر بیکاری وجود دارد که این روزها به سختی می توان کار کرد.

 

Get a joke

فهمیدن معنی جوک و شوخی

 

Exp: Not everyone got the joke, but those who did laughed.

همه این شوخی را متوجه نشدند، اما آنهایی که فهمیدند می خندیدند.

 

Get a letter

نامه ای دریافت کردن

 

Exp: I got a letter from my friend in Japan.

نامه ای از دوستم در ژاپن گرفتم.

 

Get a shock

شوکه شدن

 

Exp: I got a shock when I saw my phone bill.

با دیدن قبض تلفنم شوکه شدم .

 

Get a splitting headache

سردرد شدید داشتن

 

Exp: His lack of knowledge of health always makes him get a splitting headache.

عدم آگاهی او از سلامتی همیشه باعث می‌شود که دچار سردرد شود.

 

Get a tan

برنزه شوید

 

Exp: I used to be much amused by sitting on the beach, getting a tan and hearing the waves crash against the rocks.

من با نشستن در ساحل، برنزه شدن و شنیدن برخورد امواج با صخره ها بسیار سرگرم می شدم.

 

Get a ticket

جریمه شدن

 

Exp: I got a ticket for speeding this morning

امروز صبح برای سرعت غیرمجاز جریمه شدم

 

Get angry

عصبانی شدن

 

Exp: His father become angry when Justin damaged his car.

وقتی جاستین به ماشینش آسیب زد پدرش عصبانی شد

 

Get changed

عوض کردن لباس

 

Exp: My mum told me to get changed because my clothes were wet.

مامانم بهم گفت لباسهایم را عوض کنم چون لباسام خیس بود.

 

Get cool

خنک شدن

 

Exp: He ducked his head in the stream to get cool.

سرش را در نهر فرو برد تا خنک شود.

 

Get dark

تاریک شدن

 

Exp: What time does it get dark in the summer?

در تابستان چه ساعتی تاریک می شود؟

 

Get married

با کسی ازدواج کردن

 

Exp: Alex and Lea have decided to get married.

الکس و لیا تصمیم گرفته اند ازدواج کنند.

 

Get dressed/undressed

 لباسها را پوشیدن / درآوردن.

 

Exp: He got undressed in the bathroom.

در حمام لباسش را درآورد.

 

Get drunk

مست شدن

 

Exp: You can go to the party but don’t get drunk!

می توانید به مهمانی بروی اما نباید مست کنی!

 

Get fired

اخراج شدن

 

Exp: Not many people seem to get fired anymore.

به نظر می رسد افراد زیادی دیگر اخراج نمی شوند.

 

Get frightened

ترسیدن

 

Exp: I got frightened by the snake.

از مار ترسیدم

 

 

فعل get از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است. برای دریافت کالوکیشن های بیشتر از فعل get در زبان انگلیسی می توانید به مقاله کالوکیشن های Get در زبان انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، سر بزنید.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.