Go off
منفجر شدن / فاسد شدن
Exp: He pistol suddenly went off
تپانچه ناگهان منفجر شد
Exp: The milk went off so quickly in hot weather.
شیر در هوای گرم خیلی سریع از بین رفت
Go out of business
تعطیلی شرکت / بیکار شدن
Exp: Thousands of firms could go out of business.
هزاران شرکت ممکن است از کار بیفتند.
Go out of fashion
از مد افتادن
Exp: This style has gone out of fashion.
این سبک دیگر مورد پسند مردم نیست.
Go bald
کچل شدن
Exp: I’ll probably go bald in my forties, like my father did.
من احتمالا در چهل سالگی کچل خواهم شد، مثل پدرم.
Exp: He started going bald at twenty, and was completely bald by forty.
او در بیست سالگی شروع به کچل شدن کرد و در چهل سالگی کاملاً کچل شد.
Go home
برگشتن به خانه
Exp: I’m going to go home now.
الان میرم خونه
Go downtown
سفر به مرکز تجاری یا منطقه تجاری یک شهر یا شهر
یکی از افعال پرکاربرد در انگلیسی فعل go می باشد که در مقاله ترکیبات و کالوکیشن های فعل go در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است به ترکیبات و کالوکیشن های آن می پردازیم.